۲۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۸
سهم ایران از شام آخر پترودلار

ایران تحت تاثیر تحریم‌های غرب در دهه گذشته تنها از نیمی از ظرفیت صادرات نفت خود استفاده کرده و نزدیک به ۳۷۰ میلیارد دلار عدم نفع کشور از تحریم‌ها است.

فردای اقتصاد: این روزها در حالی که بحث لغو تحریم‌ها و بازگشت ایران به بازار نفت داغ شده، کشورهای نفتی در حال بهره بردن از آخرین جشن دلارهای نفتی هستند. به این معنا که قیمت نفت به محدوده ۱۰۰ دلار رسیده و بسیاری از کشورهای نفتی با مازاد درآمد مواجهند. در این میان به دلیل رفتن جهان به سمت کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی و تلاش غرب برای کاهش وابستگی به واردات نفت و گاز بعد از حمله پوتین به اوکراین، گفته می‌شود این آخرین مرحله از قیمت‌های بالای نفت و گاز است. نفت ایران در اغلب سال‌های دهه گذشته تحت تحریم‌های غرب قرارداشته است. به طور متوسط در این سال‌ها تنها از نصف ظرفیت صادراتی خود استفاده کرده و نیمی از آنچه که می‌شد، درآمد نفتی کسب کرده است. حالا این سوال مطرح است که ایران چه سهمی از شام آخر پترودلارها خواهد داشت؟

دو دوره تحریم نفت ایران

ایران در همه سال‌های پس از انقلاب تحت تحریم‌های آمریکا بوده است، اما مهمترین و اثرگذارترین تحریم‌ها در دهه اخیر با هدف‌ قراردادن درآمدهای نفتی ایران اعمال شد. اولین تحریم نفتی در سال ۲۰۱۲ مصادف با اواخر سال ۹۰ علیه ایران اجرایی شد. با این حال در این دور تحریم که تا زمان اجرای برجام در سال ۲۰۱۶ به درازا کشید، همه نفت ایران تحریم نشده بود و به طور متوسط روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت از کشور صادر می‌شد.

با اجرای برجام در اواخر ۲۰۱۵ تحریم‌ها پایان یافت. با این حال در اواخر سال ۲۰۱۸ با خروج ترامپ از برجام تحریم‌ها علیه نفت ایران بازگشتند و تا کنون ادامه یافته‌اند. برخلاف دور قبلی، در این دور همه نفت ایران تحریم شد به طوریکه در سال ۲۰۲۰ میزان صادرات تا حدود ۲۰۰ هزار بشکه در روز افت کرد. اما در یک سال اخیر به دلیل رشد شدید قیمت‌ها و روی کار آمدن بایدن، آمریکا با شدت کمتری تحریم‌ها علیه ایران را دنبال کرد و این موضوع به افزایش صادرات نفت ایران به حدود یک میلیون بشکه در روز منجر شده است. با این حال در این دور از تحریم‌ها متوسط صادرات نفت ایران حدود ۶۵۰ هزار بشکه در روز برآورد می‌شود.

سهم ایران از شام آخر پترودلار

دلارهایی که بر باد رفت

ظرفیت تولید نفت خام ایران حدود ۳.۷ میلیون بشکه در روز است که با ظرفیت تولید میعانات گازی(نفت بسیار سبکی که از ذخایر گازی استخراج می‌شود) ظرفیت کلی تولید نفت به بیش از ۴.۷ میلیون بشکه در روز می‌رسد. از آنجایی که ظرفیت پالایشگاه‌های کشور (خوراک میعانات گازی و نفت‌خام) حدود ۲.۲ میلیون بشکه در روز است. بنابراین ظرفیت صادرات نفت ایران حدود ۲.۵ میلیون بشکه در روز است.

اما ایران در دهه اخیر به غیر از فاصله اجرای برجام و خروج ترامپ از این توافق نتوانسته به این میزان تولید دست یابد و متوسط صادرات نفت‌ ایران حدود نیمی از ظرفیت واقعی صادرات و  ۱.۳ میلیون بشکه در روز بوده است. آمار اوپک نشان می‌دهد که از سال ۲۰۱۲ مجموع درآمدهای نفتی ایران حدود ۳۸۰ میلیارد دلار بوده که البته همه این مقدار هم وصول نشده و بخشی از این پول در بانک‌های خارجی بلوکه شده است. این در حالی است که اگر تحریم‌ها اعمال نمی‌شد کشور می‌توانست نزدیک به ۷۵۰ میلیارد دلار از فروش نفت درآمد کسب کند. یعنی عدم النفع ایران از تحریم‌ها بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد در حالی که دلارهای نفتی ایران در این سال‌ها به واسطه تحریم بر باد رفته که صادرات نفت در بسیاری از دیگر کشورها رو به رشد بوده است و در واقع دلارهای نفتی ایران را کشورهای دیگری تصاحب کرده‌اند. به طور مثال ظرفیت تولید و صادرات در عراق از ۱.۶ میلیون بشکه و در روسیه حدود ۲میلیون بشکه افزایش یافته است.

سهم ایران از شام آخر پترودلار

«باز»های نفتی اوپک از قافله جا ماندند

اما نگرانی بزرگ در مورد نفت ایران تنها به از دست رفتن دهه گذشته نیست بلکه بیم آن می‌رود که بخش زیادی از نفت ایران بدون اینکه فرصت درآمدزایی داشته باشد برای همیشه زیر زمین باقی بماند.

از همان اوایل تاسیس اوپک، کشورهای عضو به دو دسته «بازها» و «کبوترها» تقسیم می‌شدند. بازها بر این باور بودند از آنجا که منابع نفتی جهان محدود است، درآمد بیشتر این سازمان باید به‌واسطه سطوح بالای قیمت نفت رخ دهد و کشورها منابع نفتی خود را حفظ کنند. ایران، ونزوئلا، الجزایر و عراق (در دوران حکومت صدام حسین) سران بازهای اوپک بودند. در مقابل کبوترها قرار داشتند که شامل کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به رهبری عربستان بودند. این کشورها همواره نگران کاهش تقاضا به‌دنبال رشد قیمت‌ها بودند و تلاش داشتند که با افزایش تولید، سهم بیشتری در بازار کسب کنند و از طریق رشد تولید به درآمد بیشتر دست یابند. کبوترهای اوپکی با همین سیاست هم توانستند سهم بیشتری در بازار کسب کنند و از این طریق امنیت بین‌المللی بیشتری به دست آوردند.

اتخاذ سیاست بازی موجب شد که ایران نسبت به دیگر رقبا نتواند چندان از ذخایر نفتی خود استفاده کند. کما اینکه ایران بعد از ونزوئلا و عربستان بزرگ‌ترین ذخایر نفتی اوپک را دارد اما سالانه تنها کمتر از نیم درصد این ذخایرش را استخراج می‌کند. این در حالی که به غیر از ونزوئلا و ایران دیگر کشورهای عضو اوپک نسبت تولید سالانه به حجم ذخایرشان بیش از یک درصد است.

دلارهایی که زیر زمین می‌مانند

نگرانی از پایان عصر نفت در دهه اخیر به کابوسی برای کشورهای نفتی بدل شده است. پیش از وقوع بحران جنگ اوکراین پیش‌بینی می‌شد حداکثر تا سال ۲۰۳۰ تقاضا برای نفت به اوج خود برسد و سپس رو به کاهش بگذارد که اصطلاحا به این نقطه اوج نفت (peak oil) گفته می‌شود. حالا که غرب بیش از هر زمان دیگری نگران وابستگی به سوخت‌های فسیلی است هیچ بعید نیست که نقطه اوج نفت زودتر از آنچه که گمان می‌شد رخ دهد. رسیدن تقاضای نفت به اوج خود به این معنا نیست که تقاضا برای نفت پایان می‌یابد اما با وقوع آن رشد تقاضا منفی خواهد شد و نفت ارزش خود را به عنوان یک کالای استراتژیک از دست خواهد داد. درست مانند اتفاقی که پیش از این برای زغال سنگ افتاد و حالا این منبع انرژی ارزش و اهمیت بسیار کمتر از قبل دارد و قیمت آن هم بسیار پایین‌تر از آنچه است که قبلا بود. زکی یمانی، وزیر نفت اسبق و مشهور عربستان در این خصوص جمله مشهوری دارد که هشداری برای همه کشورهای تولیدکننده نفت است؛ یمانی که همواره مدافع حداکثرسازی تولید نفت بود، در این خصوص گفته بود: «عصر حجر نه به دلیل تمام شدن سنگ پایان یافت، بلکه به دلیل به پایان رسیدن تقاضا برای آن خاتمه یافت.»

با فرض اینکه نقطه اوج نفت (peak oil) ۱۰ سال دیگر رخ دهد و تحریم‌های ایران هم رفع شود و تولید به حدود ۳.۷ میلیون بشکه در روز بازگردد، ایران تنها فرصت دارد کمتر از ۶.۵ درصد از ذخایر نفت خود را به روی زمین آورد و از آن بهره‌گیرد.

سهم ایران از شام آخر پترودلار

دو گام اساسی برای افزایش امنیت بین‌المللی

بنابراین تلاش برای رفع تحریم‌ها و در گام بعدی تلاش برای افزایش تولید و صادرات با جذب سرمایه داخلی و خارجی و آوردن تکنولوژی روز تنها راهی است که پیش روی صنعت نفت ایران قرار دارد تا بلکه مانع از به هدر رفتن ذخایر نفتی کشور شود.

ایران در دهه گذشته در فاصله برجام فرصت داشت که برای افزایش ظرفیت تولید تلاش کند. با این حال اختلافات داخلی بر سر نوع قراردادهای نفتی این فرصت را به باد داد به طوریکه در فاصله ۲.۵ ساله لغو تحریم‌ها تا خروج ترامپ از برجام تنها یک قرارداد آنهم در میدان گازی پارس جنوبی منعقد شد که بعد از خروج ترامپ از برجام لغو شد.

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اگر ایران بعد از برجام قراردادهای بیشتری با شرکت‌های خارجی به خصوص شرکت‌های آمریکایی منعقد می‌کرد منافع اقتصادی برجام برای غرب مانع از آن می‌شد که ترامپ بتواند از برجام خارج شود یا حداقل خروج از توافق را با هزینه بیشتری همراه می‌کرد. بنابراین دوره ۲.۵ ساله برجام برای دولت سیزدهم درس‌های مهمی به همراه دارد.

مشتریان نفت ایران در دوره پساتحریم

اتحادیه اروپا، ترکیه، چین، هند، ژاپن و کره‌جنوبی مشتریان سنتی نفت ایران هستند و طبیعی است که بعد از لغو تحریم‌ها هم این کشورها برای خرید نفت از کشور اقدام کنند. با این حال در سال‌های اخیر به خصوص بعد از حمله روسیه به اوکراین و تحریم نفتی روسیه جغرافیای صادرات نفت تغییراتی داشته که می‌تواند در چینش مشتریان نفتی ایران در دوره پساتحریم اثرگذار باشد.

موسسه فکت‌گلوبال انرژی ماه‌ها قبل زمانی که بحث رفع تحریم‌های ایران جدی بود، برآوردی از مشتریان نفتی ایران بعد از احیای برجام ارائه داده بود. FGE بر این باور است که چین مانند دوره برجام و بعد از تحریم‌ها بزرگترین مشتری نفت ایران خواهد بود، اما صادرات ایران به این کشور حدود ۸۰۰ هزار بشکه در روز و تا حد زیادی نسبت به ماه‌های اخیر ثابت باقی می‌ماند. پیش‌بینی می‌شود این کشور روزانه حدود ۱۰۰ هزار بشکه هم میعانات گازی وارد کند.

از آنجایی که روسیه بخش زیادی از بازار هند را به واسطه تخفیف‌های چشم‌گیر تصاحب کرده ایران نخواهد توانست بازار نفت خود در هند را در سطح پیش از اعمال تحریم‌های ۲۰۱۸ احیا کند. FGE پیش‌بینی می‌کند ایران از بازار حدود ۶۰۰ هزار بشکه‌ای پیش از تحریم‌ها تنها ۲۵۰ هزار بشکه را به دست آورد.

ژاپن و کره جنوبی نیز شروع به واردات نفت سنگین و سبک ایران تقریبا در سطح ۲۰۱۷ خواهند کرد؛ ژاپن حدود ۱۵۰ و کره جنوبی حدود 200 هزار بشکه در روز نفت خریداری می‌کنند. کره‌جنوبی همچنین یکی از مهمترین مشتریان میعانات گازی ایران خواهد بود. این کشور بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار بشکه در روز میعانات از ایران وارد خواهد کرد. ترکیه دیگر بازار نفت ایران است که احتمالا به دلیل حضور روسیه قابل احیا نخواهد بود و احتمالا ایران تنها بخش کوچکی از نفت خود را به این کشور صادر خواهد کرد. روسیه تا حدود ۲۰ دلار بر بشکه به مشتریان خود تخفیف می‌دهد.  

فکت گلوبال انرژی بر این باور است که اروپا نقش کلیدی در پساتحریم برای نفت ایران بازی خواهد کرد. از آنجایی که اتحادیه اروپا واردات نفت از روسیه را کاهش داده حالا بیش از هر زمان دیگری مشتاق نفت ایران خواهد بود. پیش‌بینی می‌شود اتحادیه اروپا (عمدتا ایتالیا، یونان و اسپانیا) پس از احیای کامل برجام، بیش از ۶۵۰ هزار بشکه در روز نفت خام و میعانات گازی از ایران خریداری کند. در این میان امارات متحده عربی هم مانند قبل تحریم‌ها با واردات ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار بشکه در روز میعانات گازی از مشتریان نفت ایران خواهد بود.

احیای بازار اروپا هم می‌تواند به تحکیم امنیت بین‌المللی ایران کمک کند. چراکه کشورهای اروپایی که حالا نفت روسیه را از دست داده‌اند به سختی حاضر به بازگشت تحریم‌ها و از دست دادن نفت ایران خواهند شد.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات کاربران

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 3
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • کاظم نقش بند IR ۰۸:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۶
    آنچه گفتید نکته مثبتی هم داشت و آنکه اگر تحریم نبودیم و فروش رفته بود قسمت اعظمش یا در اثر مدیریت غلط سوخت شده بود یا اختلاس و دزدی و فقط اندکی از آن صرف امور روز مره شده بود لا اقل امرو زیر زمینست و نسلهای بعدی منتفع خواهند شد.
    • احمد IR ۰۱:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۴
      درود بر شما مثل فولاد مبارکه که خبری هم ازش نمیدن